دلم یهویی خیلی تنگشه.خوابم نمی بره و همش جلو چشامه ... داره میخوابه و بهش میگم دلم تنگ شده و میگه من که پیشتم اما من چشام خیس میشه و اصلا درک نمیکنم وقتی دلم تنگ میشه هیچی آرومم نمیکنه جزاینکه ساعت ها تو آغوشش باشم.
دلم یهویی خیلی تنگشه.خوابم نمی بره و همش جلو چشامه ... داره میخوابه و بهش میگم دلم تنگ شده و میگه من که پیشتم اما من چشام خیس میشه و اصلا درک نمیکنم وقتی دلم تنگ میشه هیچی آرومم نمیکنه جزاینکه ساعت ها تو آغوشش باشم.